دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
این محصول در قالب پاورپوینت و قابل ویرایش در 40 اسلاید می باشد.
اسلاید 2
جریان داده
بسیاری از برنامه های کاربردی نوع داده جدیدی به نام جریان داده را تولید و تحلیل می کنند که در آن داده ها به صورت پویا به یک بستر ( یا پنجره ) وارد و یا از آن خارج می شوند . خواص جریان داده : حجم زیاد و گاه نامحدود تغییرپویا جریان به درون و خارج با یک ترتیب مشخص پیمایش یکبار یا تعدا د محدود نیازمند زمان پاسخ سریع ( اغلب بلادرنگ ) ممکن است دارای چندین منبع باشند .
اسلاید 4
در جریان داده تعدادی یا همه داده های ورودی که باید روی آنها عملیات انجام شود روی دیسک یا حافظه اصلی قرار ندارند و بیشتر به صورت جریان داده پیوسته می رسند . جریان داده ها از داده های ذخیره شده در موارد زیر متفاوت اند : عناصر داده ها به صورت بر خط می رسند . سیستم هیچ گونه کنترلی روی ترتیب عناصر دادهای ( روی عناصر جریان یا جریانهای دادهای ) ، که جهت پردازش میرسند ، ندارد . جریانهای داده ای به صورت ذاتی از نظر اندازه نامحدود هستند . یک عنصر از جریان داده پس از پردازش یا نادیده در نظر گرفته می شود یا آرشیو می شود .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
توسعه اقتصادی از عمده ترین اهداف اقتصادی کشورهای در حال توسعه است. در این راستا سیاست های مالی نیز از طریق تاثیر بر تخصیص عوامل تولید، توزیع درآمد و ثروت، بهبود بازدهی نیروی کار و در نهایت تامین مالی سیاست های توسعه اقتصادی به تحقق این هدف کمک می کند. سیاست های مالیاتی نیز بخش مهمی از سیاست های مالی است که در چارچوب نظام اقتصادی کشور قرار دارد و بصورت هماهنگ با سایر سیاست های اقتصادی به کار گرفته می شود. نظام مالیاتی کارا در واقع امکان رشد هماهنگ بخشها و توسعه اقتصادی را به وجود می آورد. به طور کلی شاید سیاست مالیاتی را بتوان سیاستی در جهت افزایش تحرک، پویایی و حرکت جامعه به سمت توسعه تلقی نمود. (1385 کمیجانی و فهیم یحیایی)
درآمد های مالیاتی یکی از منابع مهم بودجه سالانه کشورها محسوب می شود. اگرچه در کشور ما به واسطه وجود درآمدهای نفتی توجه عمده ای به درآمدهای مالیاتی نمی شود. توافق نظری و تئوریک در میان صاحب نظران اقتصادی به روشنی جایگاه اهمیت و نقش مالیات را در بودجه های سالانه نشان می دهد. همچنین تدوین و تنظیم سیاست های مالیاتی مناسب ایفای توزیع درآمد بین دهک های اقتصادی جامعه را میسر می سازد. یکی از فرض های اساسی در ادبیات مدیریت مالی آن است که هر شرکتی با هدف حداکثر ساختن ثروت سهامداران خود فعالیت می کند و به منظور دستیابی به هدف مذکور، مدیریت شرکت باید در تصمیم گیری های خود به عامل بازده توجه داشته باشد. وجود مالیات بر درآمد شرکت ها باعث کاهش عایدات آتی شرکت می گردد. بنابراین یکی از اقداماتی که می تواند در جهت حداکثر ساختن ارزش شرکت و ثروت سهامداران انجام پذیرد، استفاده از راه کارهایی است که از طریق آنها مالیات پرداختنی شرکت کاهش یابد. اجتناب مالیاتی به عنوان راهکار کاهش میزان مالیات تعلق گرفته به سود حاصل از عملکرد واحدهای تجاری تعریف می شود، اما هیچ تعریف علمی پذیرفته شده ای در تحقیقات حسابداری از اجتناب مالیاتی به چشم نمی خورد. تحت این تعریف، اجتناب مالیاتی شامل زنجیره ای از برنامه های استراتژیک و فعالیت های انجام شده ای است که کاملاً قانونی و پیش رونده در اخذ معافیت مالیاتی بوده و منجر به وجود آمدن فضای خاکستری در ارائه اطلاعات و گزارش های مالی و مالیاتی به افراد برون سازمانی می گردد. (هانلون و هیتزمن، 2009)[1]
اصولاً مالیات از ابزار اصلی اداره حکومت می باشد. یعنی دولت و حکومت بدون پدیده مالیات غیر معقول می باشد. از سوی دیگر مالیات در حال حاضر در زندگی روزمره مردم یک امر عادی و لازم تلقی می شود. (1375، حاتمی)
مقوله مالیات از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین برخوردهای شفاف و اصولی را می طلبد زیرا مالیات بعنوان یک عنصر اثرگذار در اقتصاد کشورها، تلقی شده که در صورت عدم توجه، موجب بروز مشکلاتی در همان اقتصاد خواهد شد. در خصوص اهمیت مالیات از جنبه های گوناگون اعم از سیاسی و اجتماعی ذکر این نکته کافی است که پیدایش حقوق اساسی و حکومت مشروطه در انگلستان و نیز کسب استقلال آمریکا بدان نسبت داده شده است. (1385 موحد).
مالیات یکی از منابع مهم بودجه ای دولت ها می باشد و تامین هزینه های دولت از محل مالیات منجر به پویایی و رشد اقتصادی می شود. از طرفی هزینه تحمیلی ناشی از مالیات خوشایند سرمایه گذاران و مالکان نمی باشد، چون باعث کاهش بازده و انتقال منابع از مالکان به سوی دولت می شود. لذا واحدهای تجاری برای جلوگیری از کاهش رغبت سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری، به اجرای برنامه های اجتناب مالیاتی با هدف تعدیل هزینه های ناشی از مالیات و افزایش ثروت سهامداران روی می آورند. اما چون برنامه های اجتناب مالیاتی همراه با ابهام و پنهان کاری است، احتمال سوء استفاده مدیریت فرصت طلب از ابهام ایجاد شده وجود دارد. بنابرابن سوال این است که آیا اجتناب مالیاتی با شفافیت گزارشگری و ارزش شرکتها رابطه معکوس دارد یا خیر؟
الف) تامین هزینه های دولت به منظور ایجاد زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی و عمرانی و... .
ب) تعدیل ثروت در بین دهک های اقتصادی جامعه با اعمال نرخ های مالیاتی
با این روش می توان از شکل گیری شکاف عمیق طبقاتی در جامعه جلوگیری کرد. در واقع از دیدگاه کلان اقتصادی، مالیات یکی از عمده ترین ابزار سیاست های اقتصادی دولت محسوب می شود. (1385 موحد).
امروزه مالیات به عنوان یکی از ابزارهای مهم سیاست اقتصادی محسوب شده و نقش آن در اقتصاد ملی و کلان به عنوان عامل تعیین کننده از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که درآمدهای مالیاتی یکی از منابع مهم درآمدی دولت هاست. به طور مثال حدود نود درصد از درآمدهای دولت آلمان و استرالیا از طریق درآمدهای مالیاتی تامین می شود. حتی در کشورهایی که از منابع غنی همچون نفت و گاز برخوردار هستند، مالیات از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به طوری که در حال حاضر در ایران حدود سی و پنج درصد از درآمد های دولت را تشکیل می دهد. دولت ها با اتخاذ سیاست های مختلف اقتصادی در زمینه مالیات می توانند سیاست های انقباضی و انبساطی گوناگون را با توجه به شرایط مختلف اقتصادی اتخاذ و از این طریق نسبت به رفع مشکلات اقتصادی از قبیل تورم و رکود اقدام نمایند. (نشریه سامان بهار1389)
از دیدگاه اجتماعی، توسعه بخش مالیات و وابستگی دولت بر درآمدهای مالیاتی، باعث تقویت ساختار دموکراسی می شود و نظارت مردم را بر ارکان حکومت توسعه می بخشد. در جامعه مبتنی بر مالیات، کارایی و اثربخشی در حداکثر خود قرار می گیرد و منابع تولید کمترین اتلاف را دارند. اما با گذشت بیش از هفتاد سال از ایجاد نظام مالیاتی در ایران هنوز این بخش مهم نظام اقتصادی، نتوانسته خود را با نیازهای اقتصادی کشور و تحولات اقتصادی دنیا هماهنگ کند و مطابق با آنها پیش رود. در حالی که درآمدهای مالیاتی نسبت به تولید ناخالص داخلی در فرانسه هفتاد درصد، در کره جنوبی چهل درصد، در آمریکا هفتاد و پنج درصد و در آلمان و انگلیس بالای شصت درصد است. این رقم در ایران به کمتر از هفت درصد تولید داخلی می رسد. ( نشریه سامان بهار1387 ).
مالیات به مثابه یک نوع هزینه اجتماعی است که آحاد یک ملت در راستای بهره وری از امکانات و منابع یک کشور موظفند آنرا پرداخت نمایند تا توانائیهای جایگزینی این امکانات و منابع فراهم شود. مالیات در واقع انتقال بخشی از درآمدهای جامعه به دولت و یا بخشی از سود فعالیتهای اقتصادی است که نصیب دولت میگردد زیرا ابزار و امکانات دست یابی به درآمد و سودها را دولت فراهم ساختهاست. دولتها برای جبران هزینه های خدماتی که به شهروندان انجام می دهند. از طریق وضع مالیاتی اقدام مینمایند والبته هدف از وضع مالیاتی برای اغلب کشورها جبران هزینه نیست زیرا از طریق مالیات نقدینگی دچار تغییرات میشود که بعد از جبران هزینه مهمترین عامل وضع مالیاتی می باشد. مالیات مقدار پول و یا مالى است که شهروندان یک کشور طبق قانون به دولت خود مى پردازند تا در جهت اداره امور کشور تامین کالاها و خدمات عمومى و ضرورى تضمین امنیت و دفاع همگانى و عمران و آبادانى توسط دولت مورد بهرهبردارى قرار بگیرد. مالیات ریشه تاریخى طولانى و عمیقى دارد و عمر آن با پیدایش نخستین حکومتها و سازمانهاى مدیریت اجتماعى همراه مى باشد. تنها نوع و مقدار مالیات و نحوه وصول آن متفاوت بوده است و اصل آن هیچگاه متروک نمى شده است. در برخى از کشورهاى جهان باستان از قبیل کلده و آشور در(بین النهرین) و (آتن)، فرهنگ وصول مالیات از مردم تابع قوانین مدون بوده ولى در بسیارى از نقاط جهان مسئله مالیات از نظر چگونگى وصول واندازه آن تابع اراده دولت مرکزى و یا پادشاه بوده است که در برابر دریافت مقدارى پول و یا کالا در سال، حکومت و فرماندارى مناطق گوناگون را به افراد واگذار مى کرده است. حاکم منطقه نیز که به یک طایفه و قبیله و منطقه و یا شهر و ایالتى منصوب مى شد آن اندازه از پول و کالا جهت دولت مرکزی باافزودن مبالغ هنگفتى براى اداره امور منطقه و خود و ذخیره شخصى بطور سرانه و یا خانوارى از مردمان زیر سلطه خود وصول می کرد و در نپرداختن آن براى پادشاه و حاکم منطقه هیچ عذرى پذیرفته نبود. ازاینرو در عصر حاضر یکى از پایه هاى استوار کشوردارى، ترقى و پیشرفت وارائه خدمات به مردم و در نتیجه دریافت مالیات مى باشد. دریافت مالیات از جامعه در کشورهاى جهان امرى طبیعى و براساس سیاست مالى مى باشد و در برخى از کشورهاى صنعتى جهان 90 تا 98 درصد بودجه عمومى از طریق مالیاتها تامین مى شود و مردم نیز هیچگونه واکنش منفى در برابر آن بروز نمى دهند. برای پرداخت مالیات دو نگرش وجود دارد، نگرش اول روی دو اصل داوطلبانه بودن مالیات و مشروط بودن آن به استفاده افراد از خدمات دولتی می باشد. نگرش دوم به اصول اجباری بودن و بلا شرط بودن آن تاکید می کند. که امروزه نگرش مطرح در حکومت ها جهت اخذ مالیات از مردم، نگرش اجباری و بلاشرط بودن آن می باشد. بدین جهت که با پرداخت مالیات بخش قابل توجهی از ثروت اشخاص به دولت ها انتقال پیدا می کند، فعالیتهایی جهت تعدیل این انتقال منابع از طرف مالکان درخواست و توسط مدیریت واحدهای تجاری به اجرا در می آید. در فرار مالیاتی برای تعدیل هزینه مالیات متعلقه، اقداماتی از طریق فرآیندهای غیر قانونی غیر قابل توجیه به اجرا گذاشته می شود، ولی اجتناب مالیاتی از طریق قوانین و معافیت های مصوب مراکز قانونی، در واحدهای تجاری انجام می شود تا مالیات کمتری پرداخت شود (دسای و دارماپالا 2009). یکی از مصادیق این معافیت ها در ایران، معافیت موضوع ماده 132 ق. م. م می باشد که بر حسب آن، درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیت های تولیدی و معدنی در بخش های تعاونی و خصوصی که پروانهی فعالیت آنها از طرف وزارت خانه های ذیربط صادر شده باشد، به میزان هشتاد درصد و به مدت چهار سال و در مناطق کمتر توسعه یافته به میزان صد در صد و به مدت ده سال از مالیات موضوع ماده 105 ق. م. م معاف می باشند.
[1] Hanlon & Hitzman 2009
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 20233 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1804 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 57 |
پاورپوینت ترفندهای فتوشاپ
این مجموعه شامل آموزش کامل فتوشاپ به همراه ترفندهای پرکاربرد این نرم افزار میباشد. این مجموعه در قالب فتوشاپ با مجموع 60 اسلاید با گرافیک زیبا میباشد. همچنین فایل صوتی و فایل word نیز داخل این مجموعه میباشد
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 48 |
ادبیات تجربی
با وجود اینکه بیش از 7 دهه از عمر سینما در ایران می گذرد، تنها کمی بیش از 10 سال است که انجام تحقیقاتی از منظر جامعه شناختی درباره سینما آغاز شده است. با توجه به موضوع رساله حاضر، از میان پژوهشهای قابل تأمل جامعهشناسی سینما، در ذیل به آن دسته از تحقیقات اشاره میکنم که از زوایای مختلف به بررسی رابطه تحولات اجتماعی و سینما در ایران پرداختهاند.
"مجید حسینی زاد" در رساله دکتری جامعهشناسی دانشگاه تهران، تحت عنوان "تحولات اجتماعی در سینمای ایران"، با استفاده از مدل تحلیلی جامعهشناسی سینمای هواکو به بررسی رابطه تغییرات اجتماعی و شکلگیری ژانرها و موجها در تاریخ سینمای ایران از آغاز تا 1370 میپردازد. روش مطالعه او ترکیب تحلیل محتوا و مطالعه اسنادی فیلمها با توجه به تحولات اجتماعی و سینمایی ایران میباشد. حسینی زاد موج اول سینمای ایران را سینمای باستانی مینامد، که کاملاً در ارتباط با شرایط اجتماعی زمان رضاخان و مطرح کردن ناسیونالیسم ایرانی رضاخانی با تأثیر از نازیهای آلمان است. این سبک از ابتدای دوره پهلوی تا دوره فترت (1316) ادامه یافت که نمونه هایی از فیلمهای این سبک، دختر لر و لیلی و مجنون ساخته سپنتا میباشند. این سبک عمدتاً از نظر شکل به اکسپرسیورئالیسم شوروی و از نظر ماهیت به اکسپرسیونیسم آلمان دوره وایمار نزدیک است (حسینی زاد، 1374: 138).
وی معتقد است که شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سالهای پس از 1320 و اشغال ایران و به دنبال آن سرخوردگیها و تحقیرهای ناشی از جنگ، ژانری از سینما را پدید آورد که وی آن را سینمای خیالبند و رؤیاپرداز مینامد- سینمایی که در آن حقیقت، رنگ خورده و واژگونه جلوه داده میشود و خصیصه آن تکیه بر آرزوهای سرکوبشده مخاطب است.
پس از کودتای 1332 و حضور فراگیر آمریکاییها و به دنبال آن ورود محصولات سینمای هالیوود به ایران، ژانری از سینما در ایران شکل گرفت که حسینی زاد آن را، به تأسی از هوشنگ کاووسی، «فیلمفارسی» مینامد- یعنی سینمایی که هیچ سنخیتی با واقعیت اجتماعی ندارد. او مؤلفههای فیلمفارسی را اغراق در پرداخت صحنهها، کلیشههای داستانی سینمای هند، جذابیتهای جنسی و تأکید بر سائقهای فیزیولوژیکی و جنسی برمیشمارد.
به باور حسینی زاد سینمای ایران پس از 1338 هویتی برای خود یافت و تا سال 1348، زن به عنوان عنصری جنسی در سینما جا افتاد. فیلمهای این دوره، تجاری و اکثراً تقلیدی از فیلمهای اروپایی و هندی بود. به تبع کپیبرداری از سینمای غرب، موقعیت زن نیز تقلید شد و به موقعیت زن در سینمای غرب نزدیکتر گشت. به غیر از معدود فیلمهای نسبتاً پرمایه در این دوره، بقیه فیلمها تماماً تجاری هستند و زن نیز در آنها بر اساس قواعد تجارت و فروش به کار گرفته میشود (حسینی زاد، 1374: 186).
وی در جای دیگری اشاره میکند که پس از انقلاب و بعد از جنگ، سه گرایش در فیلمسازی به وجود آمد که نتایج طبیعی تحولات درونی اجتماع هستند. این سه گرایش عبارتند از: سینمای آرمانگرا که قهرمانی آرمانگرا در عصر سازندگی را دنبال میکند؛ سینمای واقعگرای شبیه به سینمای نئورئالیستی ایتالیا که به نقد جامعه میپردازد و نمونههای بارز آن آبادانیها و عروسی خوبان میباشد و حضور قدرتمند زنان فیلمساز پس از انقلاب نیز در این حیطه است؛ و سینمای تجاری به شکل غربی آن، که نمونه بارز آن فیلم عروس است که همان فیلمفارسی قبل از انقلاب است.
یکی از نقاط قوت این رساله، یکی این است که نویسنده، ضمن بررسی گسترده تاریخ سینمای ایران، برای اولین بار نوعی ژانربندی و تقسیمبندی فیلمها بر اساس سبک را ارایه میدهد. دیگر اینکه این رساله پژوهشی است پویا و تحلیلی- توصیفی که تغییرات ساختاری در ایجاد ژانر را بررسی می کند. اما شایان ذکر است که چارچوب نظری استفادهشده- نظریه جامعه شناسی سینمای هواکو- بیانی کلی دارد و نمیتوان آنرا یک چارچوب نظری محدود خواند، و نویسنده نیز در رسیدن به نتایجی که در رساله خود به آنها اشاره کرده است، چیز زیادی مدیون نظریه هواکو نیست.
"پرویز اجلالی" در رساله دکتری جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات) در سال 1374 تحت عنوان "جامعهشناسی فیلمهای عامهپسند ایرانی: بازتاب دگرگونی جامعه در فیلمهای سینمایی در ایران (1357-1309)"، به تشریح و توصیف نهاد فیلمسازی در ایران و تحلیل محتوای فیلمهای به نمایش درآمده با مضامین عامهپسند و تجاری پرداخته است.
هدف نویسنده، مشاهده و ارزیابی فرایندهای مدرنیزاسیون با استفاده از تغییرات محتوای فیلمها بوده است؛ یعنی مشاهده رابطه محتوای فیلمها با واقعیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه روزگارشان- که این هدف با استفاده از نظریه ساختگرایی گلدمن دنبال شده است.
نویسنده در پایان نتیجه میگیرد که فیلمهای عامهپسند ایرانی در آن سالها، با وجود سطحی بودن و ابتذالشان، ناخودآگاه یا خودآگاه برخی خصوصیات پایدار و کهن فرهنگ ملی ما را منعکس کردهاند؛ مثلاً تصورات فرهنگی سنتی موجود در جامعه در مورد زنان، حکومت، قانون و خانواده در فیلمها مشاهده میشود. علاوه بر این، نمونههایی از دگرگون شدن نگرشهای مردم نسبت به مدرنیزاسیون نیز در فیلمها دیده میشود. البته در برخی دورهها که آهنگ رشد اقتصادی ملایمتر و مشکلات و بحرانهای اجتماعی کمتر بوده است، مثل دهه 1330، فرایند مدرنیزاسیون فرهنگ با شتاب بیشتری به وقوع میپیوندد.
یکی دیگر از نتایج این رساله این است که، سینمای عامهپسند ایران تا اواخر دهه 40، با وجود عدم صراحت سیاسی غالباً دارای نگرشی محافظهکار بود که از نظام طبقاتی، فرهنگی و سیاسی موجود دفاع میکرد و تلویحاً در خدمت حفظ و استمرار آن بود. نگرش محافظهکارانه فیلمفارسیهای اواخر دهه 40، با پیدایش موج قیصر (1348) و مضمون انتقام عصیانگرانه فردی، دگرگون شد و گروهی از فیلمهای عامهپسند، ناخودآگاه نگرشی معترض و رادیکال نسبت به جامعه پیدا کردند.
از دهه 1350 به بعد، فیلمها عمدتاً بیانگر بحرانهای اخلاقی، سیاسی و فرهنگیای بود که طبقات متوسط شهری و گاه طبقات پایین با آنها روبرو بودند. بالاخره، در طول دهه 1350، با وجود عدم حساسیتی که عموماً در فیلمهای ایرانی به طور عام نسبت به تحولات فکری و سیاسی جامعه وجود داشت، میتوان به طور ضعیف در برخی فیلمها نشانههایی از گرایشهای فرهنگی و سیاسیای را مشاهده کرد که زمینه ساز انقلاب شد.
این رساله، از این حیث که به مطالعه تاریخی جامعی درباره سینمای ایران پرداخته شاخص و متمایز است. ولی اگر باریکبینانه بنگریم محقق در بحث روشی، استفاده مناسبی از تحلیل محتوا نکرده است. نکته جالب توجه دیگر در این رساله، نتیجهگیری نویسنده درباره سینمای ایران است. از نظر او، اگرچه سینمای ایران از بسیاری لحاظ قابل انتقاد است، اما باز هم گوشههایی از خصایل ایرانیان در آن به چشم میخورد و بنابراین به لحاظ اجتماعی قابل تأمل است. این نتیجهگیری نویسنده، ادعایی است در مخالفت با جریانی قوی و معروف از منتقدان سینمای ایران، که این سینما را کاملاً دور از واقعیتهای اجتماعی جامعه ایران میدانند.
فرامرز رفیعپور در تحقیقی تحت عنوان "وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی" در سال 1378، به بررسی پر فروشترین فیلمهای سالهای 1360، 1365، 1370، و 1372 پرداخته است که به ترتیب عبارتند از: برزخیها، بایکوت، عروس و هنرپیشه.
محقق با کاربست روش تحلیل محتوای کمی، ارزشهای اجتماعی (ارزشهای مذهبی، مصرفگرایی، مادیگرایی، برابری اجتماعی) را در فیلمها اندازهگیری و نمرهگذاری کرده و نتیجه میگیرد که یک فرایند تغییر ارزشها اتفاق افتاده است و جامعه به سمت ارزشهای مادی- ثروت، نابرابری، سودجویی و مصرفگرایی- به عنوان ارزشهای مثبت گرایش داشته و از ارزشهای ملی، مذهبی و انقلابی موجود در پر فروشترین فیلم سال 1360، یعنی برزخیها، دور شده است.
"علی رجب زاده" در پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد (دانشکده هنر و معماری) تحت عنوان "رئالیزم اجتماعی در سینمای ایران و نقش آن در افکار عمومی (1375-1365)"، که در سال 1378 انجام شده، به بررسی زمینههای اجتماعی شکلگیری واقعگرایی در سینمای دهه 70 و اواسط دهه 80 در ایران پرداخته است. نویسنده با استفاده از تحلیل محتوای فیلمهای این دوره، معتقد است که نوعی رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران اتفاق افتاده که هدفش توجه به اوضاع جامعه معاصر خود است. وی بر این باور است که بعد از جنگ، سینما با بهرهگیری از مؤلفهها و عناصر مستند، به ساختاری واقعی دست یافته است. این ساختار واقعی، شباهت زیادی بین سینمای نئورئالیستی ایتالیای بعد از جنگ جهانی دوم با سینمای بعد از جنگ ایران به وجود آورده است. وی یکی از دلایل درخشش سینمای ایران در محافل جهانی و دریافت جوایز بین المللی را همین گرایش سینمای ایران به کشف و جستجوی وقایع اجتماعی و واقعگرایی میداند.
نویسنده در خاتمه عواملی را بر میشمرد که سینمای ایران را محدود کردهاند و مانع از آن میشوند که این سینما مفسر اجتماع و منتقد جامعه باشد:
- بخش عظیمی از بدنه سینمای ایران محافظهکارانه عمل میکند و پرداختن به مناسبات و روابط اجتماعی را وظیفه خود نمیداند.
- این تصور وجود دارد که سینما صرفاً رسانهای سرگرمکننده است و باید به موضوعاتی بپردازد که بتواند چنین کارکردی در جامعه داشته باشد.
- اعمال ممیزی بر فیلمنامهها، تعویض و بازسازی برخی صحنهها، ممنوعیت نمایش برخی فیلمها.
- عدم طرح مسایل و معضلات اجتماعی چه به عنوان محور و موضوع فیلمها و چه به عنوان زمینه و فضای داستانی و ساختاری در جشنوارههای فیلم فجر.
نقطه آسیبپذیری این تحقیق، عدم وجود مبنایی تجربی، مثل تحلیل محتوای فیلمها، برای استدلالهای نویسنده است، زیرا وی کمتر به ارایه آمار و ارقام مستدل پرداخته است.
"مسعود زندی" در پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1382، با عنوان "سینما و تغییرات فرهنگی در ایران بعد از خرداد 1376: شکلگیری سینمای زن و تغییرات مضامین آن"، با استفاده از نظریه جامعهشناسی سینمای هواکو به بررسی تغییرات فرهنگی بعد از خرداد 76 و اثر آن بر بازنمایی زن در سینمای ایران میپردازد. روش اولیه مطالعه او اسنادی است و هدف آن جستجوی عوامل ساختاری لازم برای پیدایش یک موج فیلم از نظر هواکو است و سپس، جهت مقایسه بازنمایی زن در سینمای قبل و بعد از خرداد 76، به تحلیل محتوا میپردازد.